شعر عاشقانه

شعر عاشقانه

تارو پود هستیم بر باد رفت اما نرفت

عاشقی ها از دلم دیوانگی ها از سرم

عشق یعنی تلخی شام فراق.

عشق یعنی شیرینی روزوصال.

عشق یعنی گم شدن دردنیای غم.

عشق یعنی حسرت روز بی غمی.

عشق یعنی دلواپسی.

عشق یعنی وصالی چون عسل.

عشق یعنی فراغی همچو اشک .

عشق دریای غم است.

عشق عقل را زایل میکند.

عشق نوعی جنون و دیوانگیست.

عشق آتش به جانت میزند.

عشق بیمارو نب دارت میکند.

عشق از هر چه در دنیاست بی نیازت میکند.

عشق چون افیون خمارت میکند.

عشق از لذتها جدایت میکند.

سوی عشق گر آمدی؟ از آبروی خود بترس.

عشق مستی است فریبت میدهد.

عشق یعنی پا نهادن در کویری بی انتها.

عشق یعنی آسمانی تک ستاره.

عشق یعنی قایقی بی سر نشین بر روی آب.

عشق یعنی دل بریدن ازخود و دل دادن به غیر.

عشق یعنی تک درختی در بیابانی غریب.

عشق یعنی سوال بی جواب.

عشق یعنی فریادی بی صدا.

عشق یعنی راه رفتن در شبی تاریک بر روی بام.

عشق یعنی پا نهادن در کوچه پستو های غم.

عشق یعنی قطره اشکی از روی درد.

عشق یعنی رنگ خون ،رنگ آتش ،رنگ سرخ

عشق مزه ای دارد همچو تلخی و گسی

عشق شکلی دارد زیبا،چو مار.

عشق یمنی باریدن همچو باران بهار.

عشق یعنی ریزش برگهای امید در فصل خزان

عشق یعنی سوختن در آتش مرداد ماه.

عشق یعنی تاریکی شبهای سرد.

صد هزاران بار گفتم خدایا این عشق را از من بگیر

قطعات عاشقانه

قطعات عاشقانه

هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند 

قطعات عاشقانه

قطعات عاشقانه

افلاطون :  اگه با دلت چیزی یا کسی رو دوست داری زیاد جدی نگیرش، چون ارزشی نداره، چون کار دل دوست داشتنه، مثل کار چشم که دیدنه، اما اگه یه روز با عقلت کسی رو دوست داشتی، اگه عقلت عاشق شد، بدون که داری چیزی رو تجربه می کنی که اسمش عشقه